آنوشا خانومآنوشا خانوم، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

نبض زندگی مامان و بابا

بدون عنوان

    دختر که باشی     نفس بابایی     لوس ِ بابایی     عزیز دردونه بابایی     حتی اگر بهت نگه .     دستت رو میذاره روی چشماشو میگه :    این تویی که به چشمای من سوی دیدن میدی      خلاصه دختر      یک کلام .... ـ    نـــفــــس بـــابــــاســــت ...  ...
30 مهر 1393

دل نوشته های پدر

 بابا که شدم ...   به دخترم پول تو جیبی نمیدم !!!   تا یواش از پشت سرم بیاد دستاشو حلقه کنه دور گردنم   موهاشم بخوره تو صورتم در گوشم پچ پچ کنه ....   بگه بابایی بهم پول میدی ؟ داریم با بچه ها میریم بیرون   موهاشو بزنم کنار ، ماچش کنم بگم برو از جیبم بردار بابایی   به خاطر دخترم هم که شده یه روزی بابا میشم !!!! خدایا شکرت بخاطر این نعمتت   ...
30 مهر 1393

سلام دخترم به وبلاگ خودت خوش اومدي

سلام دخترم به وبلاگ خودت خوش اومدي اين وبلاگ رو مامان برات درست كرده تا وقتي بزرگ شدي بخونيش مامان و بابا خيلي دوستت دارن پرنسس كوچولو   از روزهای اول برات بگم عزیزم وقتی مامان فهمید که نی نی داره خیلی خوشحال شد به بابا گفت بابا هم خیلی خوشحال شد ماه های اول مامان خیلی حالش خوب نبود  رفتیم دکتر که ببینیم حال نی نی خوب باشه خانم دکتر گفت که حال نی نی مون خیلی خوبه هنوز نمیدونستیم که نی نی نازمون جنسیتش چیه باید تا زمان سونوگرافی صبر میکردیم   گفتن که دختر دار شدیم حالا وقته خرید برای دختر نازمه مامان هر روز با مامان...
19 مهر 1393

درد و دل مادر دختری

سلام نفسم، طبق قولی که داده بودم یکم از عکسهای خریدایی که با مامان جون برای شما فرشته کوچولو انجام داده بودیم و گذاشتم الان فقط دارم شما فرشته نازم و تو این لباس ها تصور می کنم به امید روزی که مامانی بتونه شما رو بغل که و این لباسای نازت و تنت کنه دخمل گلم   ...
14 مهر 1393

هیچ وقت....

  هیچ وقت یکی را با همه ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ! ﯾﮏ ﺗﮑﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺪﺍﺭﯼ …   ...
7 مهر 1393

بدون عنوان

وقتی میایی      ساعتت را نیاور    نمی خواهم چشمت بهش بیفتد    و ناگهان بگویی" دیر شده است "    بگذار این دیدار تا فردا طول بکشد ...!     ...
7 مهر 1393